خب، حقیقتش مهندس ساخت یا build engineer ما از شرکت رفت تا در جای دیگهای کار کنه. یارو رسما توی ترمینال لینوکس زندگی میکرد. از اون آدمهایی که عاشق Vim بود، دیاگرامش رو با Dot درست میکرد و پست ویکی رو با Markdown مینوشت… و اگر چیزی – هر چیزی – بیشتر از ۹۰ ثانیه وقتش رو میگرفت، یه اسکریپت مینوشت که خودکار انجامش بده.
حالا ما نشستیم و داریم به… «میراث» به جا مانده ازش روی کامپیوترش نگاه میکنیم. کدهایی که جا گذاشته عالیه.
smack-my-bi***-up.sh
– این اسکریپت ظاهرا یه پیام به زنش میفرسته که «شب دیر میام». از یه آرایه رشته هم خودش بهطور رندوم یه بهانه انتخاب میکنه و تهش میچسبونه. داخل یه cron-job اجرا میشه که نگاه میکنه اگر بعد از ساعت ۹ شب روی سرور سشن فعال SSH با لاگین این بنده خدا وجود داشت، این پیام رو بفرسته.
kumar-a**hole.sh
– اینباکس ایمیلش رو میگرده و ایمیلهایی که از “Kumar” اومده رو پیدا میکنه (کومار در یکی از شرکتهای مشتری ما DBA هست). توی این ایمیلها دنبال کلماتی مثل «ببخشید»، «مشکل»، و «خطا» میگرده. اگر این کلماh کلیدی رو پیدا کنه – اسکریپت خودش با SSH به سرور مشتری وصل میشه و دیتابیس رو به آخرین نسخه پشتیبان رول-بک میکنه. بعد به ایمیل جواب میده که «مشکلی نیست عزیز، دفعه دیگه بیشتر مراقب باش.»
hangover.sh
– یه زمانبندی cron دیگه که برای روزهای معینی تنظیم شده. این اسکریپت یه سری ایمیل خودکار مثل «امروز حالم خوب نیست/ از خونه کار میکنم» و از این قبیل میفرسته. هر بار هم از یه آرایه رشتهای دیگه شانسی یه بهانه انتخاب میکنه و تهش اضافه میکنه. وقتی فعال میشه که ساعت ۸:۴۵ دقیقه صبح هنوز سشن فعالی روی سرور نباشه.
(و جایزه اسکار میرسد به) f***ingcoffee.sh
– این یکی دقیقا ۱۷ ثانیه صبر میکنه (!؟)، بعد یه سشن SSH به دستگاه قهوهساز ما میزنه (که ابدا خبر نداشتیم که دستگاه قهوهسازمون به شبکه هم وصله، لینوکس روش داره و SSHD هم داره) و بعد یه مقدار اراجیف برای دستگاه میفرسته. به نظر باینری میاد. از قرار معلوم این کار باعث میشه دستگاه شروع کنه یه فنجون قهوه لاته اندازه متوسط درست کنه و بعد دقیقا ۲۴ ثانیه دیگه صبر میکنه (!) تا اینکه قهوه رو توی لیوان میریزه. زمانبندیاش دقیقا برابر با مدت زمانیه که طول میکشه از پای میز کار یارو تا دستگاه قهوهساز بری!
من که این اسکریپتها رو نگه میدارم.
- ۹۵/۰۸/۲۹